سه شنبه 13 آذر 1403        پایگاه خبری موج برنا

به گزارش پایگاه خبری موج برنا - در دنیای متمدن امروز که ماشین و ماشینی شدن بخش عمده ای از زندگی انسانها را فراگرفته تب ورزش و ورزش کردن از هر نگاه و دیده ای شنیده می شود از ارباب جراید ، رسانه های گروهی و بخش اعظم موثر آن یعنی دولت و دولتمردان ما و بانی اصلی این پدیده مهم و البته حیاتی یعنی مجموعه وزارت ورزش و جوانان در نگاهی گذرا گرما و حرارت آنرا آنچنان حس می کنیم که گویی در این میدان فقط و فقط ورزش حاکم است و لاغیر اما آیا براستی در عمل شاهد چنین موهباتی آنچنانکه شایسته نام آن است هستیم یا خیر؟

طی این گزارش سعی خواهیم کرد پایه ها و اصول ورزش در ایران را با هم مرور کنیم و با ارائه آماری از ورزشکاران و عوام مردم و در کنار آن متصدیان ورزشی به چالش کشیده تا شاید راهکاری باشد برای دست اندرکاران این امر تا آنچه شایسته و زیبنده آن است به ثمر بنشیند .

گام اول ورزش همگانی :

در ابتدای امر به سراغ پایه و اصول ورزش یعنی ورزش همگانی رفتیم تا ببینیم آنچنانکه تعریف این ورزش در حداقل کشورهای جهان سوم از آن شده بهره مند هستیم ؟ یا بعنوان مثال آنچکه در قانون اساسی کشور خودمان در خصوص ورزش همگانی مطرح شده شاهد آن هستیم ؟

در قانون اساسی کشورمان مکررا تاکید شده به جهت حفظ نشاط و شادابی پرسنل در تمامی جنبه ها از کارمند و کارگر گرفته تا نیروهای مصلح و حتی زنان خانه دار می بایست حداقل روزی سی دقیقه از زمان خود را به این امر اختصاص دهند. البته لازم به توضیح نیست که این فرآیند نه تنها از بسیاری از بیماری ها جلوگیری خواهد کرد بلکه موجبات مکانی آرام در محیط ادارات و شاد و مفرح در منازل ایجاد خواهد کرد . در واقع بعد از خواندن این مطالب با نشاطی که در درونتان حس خواهید کرد بر این نکته مهر تایید خواهید زد که به مرور زمان تنها در بعضی از ادارات یا بعضی از پادگان های نظامی این امر بصورت جدی و مستمر پیگیری خواهد شد و در اکثر مکانهای دولتی و خصوصا خصوصی این امر تنها به استخدام یک کارشناس ورزش بسنده شده و نه تنها در ورزش صبحگاهی بلکه در تشکیل تیمهای ورزشی هیچ نقشی نداشته و بدلیل خط و مشی گرفتن از مدیرانی که کسب درآمد محیط کاری خود به هر امر دیگری ترجیح می دهند انتظاری بیش از این نباید داشت .بهترین و واضح ترین دلیل این ادعا این است که با مراجعه به پارک های شهری که عموما به ایستگاه ورزش تعبیر شده اند بعنوان مثال در شهربیش از 870000 نفره رشت تنها با حدود چهار ایستگاه ورزشی فعال مواجه شدیم که بعضا در بهترین هوا به پانصد نفر هم نمی رسند یعنی به ازای هر دویست و هفده هزار نفر یک ایستگاه  ورزشی در نظر گرفته شده است . بعنوان مثال در کشوربیش از  یک میلیارد نفره چین و بطور واضح در شهری مثل پکن با جمعیت بیش از یازده میلیون نفره روزانه  حدود سه میلیون نفر ورزش عمومی یا همگانی انجام می دهند که بعضا این ورزش ها بصورت تخصصی در رشته های یوگا ، ژیمیناستیک ، کونگ فو و... برگزار می شود و آنچنان جدی گرفته می شود که گویی تیم در حال اردو و نزدیک به اعزام به مسابقات جهانی است . در صورتیکه از همان تعداد ذکر شده در شهرمان رشت هستند کسانیکه بهر دلیل از کت و شلوار و کفش رسمی اداری تنها کت را از تن درآورده و با همان کفش غیر ورزشی و ترکیب اتو کشیده اقدام به ورزش می کنند.این در حالی است که برای ورزش کردن لباس مناسب ، کفش مناسب فعالیت را دلچسب تر و مثمر ثمر تر خواهد کرد .

در پایان گام اول قضاوت با شماست تا در این امر مهم چه کار فرهنگی صورت بگیرد تا این امر آنچنانکه شایسته آن است به کرسی عمل بنشیند.

گام دوم مکانها و سالنهای ورزشی :

همانطور که در اکثر زمینه های بارها و بارها شنیده اید در تمامی بخشها اقتصادی ، سیاسی و البته ورزشی گیلان با    دور نمایی زیبا تفکر هرگونه فقر و عقب  ماندگی را از ذهن دور می سازد . زیبایی  دریا، وفول کوهساران همه وهمه  نعمات الهی در یک استان به نمایش می گذارد گویی نه یک استان بلکه یک شهر بزرگ پیش رو شماست . اما ورزش کردن در دریا و ساحل و کوه و جنگل در تمامی فصول امکان پذیر خواهد بود ؟ یادآور می شوم حتی در فصل بهار و تابستان هم وجود سالنهای ورزشی لازم وضروری به نظر می رسد .  یادمان هست و البته با رجوع به آمار و یادداشتهای مانده از قبل ورزشگاههای که تا اوایل دهه هشتاد با عمری غریب به سی سال در حال فعالیت بودند مجموعه ورزش شهید عضدی رشت واقع در خیابان نامجو ، مجموعه ورزشی باهنر واقع در میدان فرهنگ  سالنی که این روزها پس از تخریب آن اعلام شد هیچ بودجه عمرانی برای آن تخصیص نیافته تا دوباره ساخته شود . در راستای مطالب گفته شده و بیان طبیعت گیلان با وجود دریا انتظار این می رود که در ورزشهای آبی حرفهای بسیاری برای گفتن وجود داشته باشد این در حالی است که با نهایت تصور باید گفت از میان سالنها و اماکن ورزشی و البته تعداد انگشت شمار استخر ها چه دولتی و خصوصی ما تنها یک استخر نزدیک به استاندارد برای آموزش و مسابقات داشتیم که به دلیل کثرت معایب چندی است که تعطیل شده و نیاز به مرمت و بازسازی دارد و شایسته است در این ایام که هیئت شنا استان در رشته واترو پلو و شنا تیم اعزام می نماید یک استخر با حداقل استانداردها در اختیار داشته باشد .

در شهر ما امروزه با جمعیتی بالغ بر   پانصد و شصت هزار نفر   و سالنهای فعالی که در شهرستان رشت مشغول فعالیت هستند اعم از مجموعه ورزشی یادگارامام(ره) ، مجموعه ورزشی شهید عضدی ، مجموعه ورزشی  کارگران در عینک و... تنها یک دهم  از جمعیت این شهر را تحت پوشش قرار می دهد . سالنهایی که متصدیان امر ورزش به جهت تامین هزینه های هیئت ها آنرا واگذار نموده تا ضمن نگهداری از آن و تامین هزینه های جاری سالن گوشه ای از مشکلات خود را نیز حل نمایند . البته در کنار این مهم احداث مجموعه ورزشی های بزرگی که ساختاری ریشه ای و شایسته درخور استان  صورت نگرفته بعنوان مثال مجموعه ورزشی سردار جنگل که قرار بود تبدیل به مکانی مفرح و شاد برای برگزاری مسابقات بین المللی و داخلی  شود و تمامی ترافیک شهری ، حاشیه زیبا و احیانا زشت را به بیرون از شهر منتقل نمایید به گرده فراموشی سپرده شد ، و یا مجموعه ورزشی 6 هزارنفری  شهدای رشت   که در فلکه رازی قرار دارد که پس از بیست و یک سال انتظار  همچنان بلا استفاده مانده به معنای واقعی کلمه بعنوان رفع مسئولیت افتتاح گردید. سوال مهم در همین راستا این است که در جای جای شهر بعضا دیده می شود سالنهای ورزشی چه دولتی ، چه خصوصی احداث میگرددکه هیچ کدام از آیتم های یک سالن ورزشی پویا با حداقل استاندارد ها در آن رعایت نمی شود .آیتمهایی چون ابعاد سالن ، ارتفاع سقف از کف ، تعداد سرویس های بهداشتی و... هرچند در کنار توسعه اشتغالزایی و بحث منابع انسانی و درآمد چه متغیرهایی باید در نظر گرفته شود تا از این فضاها بتوان بنحو شایسته استفاده کرد.بعنوان مثال طی دهه هشتادگیلان بدلیل مجاورت در حاشیه ساحل خزر میزبان مسابقات بین المللی حاشیه خزر بوده که اگر چنین مهمی دوباره تکرار شود با عنایت به تعدد رشته های ورزشی برگزاری چنین مسابقاتی به آسانی میسر نخواهد بود چرا که در استان گیلان بدلیل وجود تیمهای حاضر در لیگ های برتر ، دسته اول و دوم کشور شهرهای رشت ، بندرانزلی ، تالش ، لنگرود ، لاهیجان سرگرم میزبانی از مسابقات فوتبال می باشد اما آیا در این پنج شهر یاد شده پتانسیل برگزاری پنج مسابقه بین المللی خواهیم داشت ؟ در همین راستا در اکثر رشته های ورزشی مثل بسکتبال ، والیبال ، بدمینتون ، تنیس ، کشتی و... آیا این شهرها سالنهای شایسته برگزاری مسابقات بین المللی خواهند داشت ؟

در پایان در مقایسه اجمالی با یکی از کشورهای حاشیه خزر بعنوان مثال گرجستان با جمعیت بیش از شش و نیم میلیون نفره که امروزه فعالیت مجامع و انجمن‌های ورزشی آن  از افراد داوطلب تشکیل شده‌اند، از جمله انجمن‌های «کاریشنخالا»، «گانتیادی»، «دینامو» و...، قریب به یک میلیون تن شرکت دارند که از میان آن‌ها دویست هزار تن زن هستند وبالغ بر شش هزار و پانصد گروه و باشگاه تربیت بدنی وجود دارد که در ۶۸ رشتهٔ ورزشی مشغول فعالیت می‌باشند. در  شهری مثل تفلیس که بسکتبال یکی از رشته های اصلی در آنجا می باشد سالنهای خاص در رده سنی نونهال ، نوجوان و بزرگسال به تفکیک جنسیت با توجه به سطح فراغت هر کدام در حال فعالیت می باشد که با وجود تعدد رختکن فاصله هر کلاس پانزده دقیقه بوده تا هر کدام به تفکیک و آرامش از نود دقیقه فرصت آموزش به نحو شایسته استفاده نماید.

در این مجال و با به چالش کشیدن دو گام از گام های ورزش در گیلان که نمادی از ورزش کشور نیز در آن نمایان است فرصت تفکر بیشتر به شما خواننده عزیز داده شده تا با فراقی باز و آرامش خیال چراغ منور و راهنمای مسئولین ورزش استان باشیم تا باارائه راهکار ورزش گیلان با جایگاهی که شایسته آن است دست یابد.  /

حمیدرضا رحیم زاده