چهارشنبه 5 اردیبهشت 1403

دکتر کورش خزلی از فعالان حیات وحش گیلان در گذشت.

دکتر کوروش خزلی دوستدار محیط زیست درگذشت

        زنده یاد کوروش خزلی :

همه انسانها باید بدانند اگر محیط زیست بمیرد

یعنی همه چیز مرده است.

 

سرویس محیط بان موج برنا – دکتر کوروش خزلی از پرسنل با سابقه حفاظت محیط زیست و از فعالان حیات وحش ، انسانی که فارغ از تحصیلات و تجربه یک علاقمند به محیط زیست بود و  پس از طی یک دوره بیماری صبح روز پنجشنبه بیست و پنجم مرداد ماه دار فانی را وداع کرد.

مرحوم کورش خزلی متولد بهمن ماه ۱۳۳۴  و دانش آموخته دکترای علوم سیاسی و کارشناس اداره حقوقی  حفاظت محیط زیست گیلان بود.

کوروش خزلی نزدیک به سی سال گوشت نمی خورد و وقتی ازدواج کرد همسرش هم با او هم نظر بود ، عقاید مشترکی در نگهداری از حیوانات و گیاهان داشتند ،  دخترشان هم یادگاری از افکار پدر دارد و  هم که اکنون در اتریش زندگی می کند و  با موجودات زنده بدرفتاری نمی کند چون این خانواده معتقدند :

 ترس از حیوانات و کشتن آنها در ذهن انسانها القا شده است در حالی که این تصور کاملا غلط است.

همه انسانها باید بدانند اگر محیط زیست بمیرد یعنی همه چیز مرده است.

حالا کوروش خزلی دوستدار گیاهان و طبیعت از بین ما رفت اما شاید با شنیدن احوالات او ما هم بتوانیم راهمان را در مسیر او قرار دهیم .

زندگی کوروش خزلی

زمین هشت هزار متری و در میان آن ساختمان ویلای صاحب مزرعه قرار گرفته است و به قول خودش مزرعه ای است و در این مزرعه به روی همه حیواناتی که از روستاییان و محیط زیست گیلان رنجیده اند باز است.

چهار عقاب، پنج جغد، چهار سگ شپرد، 16 گربه اهلی، یک گربه وحشی و یک اسب و دهها شغال، مرغ، خروس، اردک، غاز و مرغابی همه اهالی مزرعه حیوانات آقای خزلی هستند ، اما  بیشتر اهالی این مزرعه رانده شدگان طبیعت هستند که به خانه او در روستای گل آقایی کوچصفهان پناه آورده اند.

کوروش خزلی در اواسط دهه 70  با دو دکترای حقوق و فلسفه از اتریش عازم  ایران شد و راهی گیلان شد و با محیط زیست کوچصفهان گیلان چنان خو گرفته که حاضرشد  با وجود تحصیلات عالی یک کارمند ساده در اداره محیط زیست گیلان باقی بماند .

 

خزلی کارکردن در اداره محیط زیست را دوست  داشت ، اما معتقد بود به شرطی خوب است که :

اجازه کار کردن به آدم را بدهند.

وی می گفت :  فعالیت برای بقای جانداران را دوست دارم . ای کاش به جای فلسفه و حقوق درس دامپزشکی و محیط زیست می خواندم تا بهتر می توانستم به جانداران کمک کنم .

 

خزلی همه گفت و گوها و بحثها را به حیوانات و جانداران پیوند می دهد . او از ماجرای پناهندگی اهالی مزرعه اش می گوید:

 سال 78 سه عقاب زخمی را در محل دفن زباله های سراوان رها کردند !  پرو بال این عقابها ریخته بود و دیگر نه می توانستند پرواز در آسمان را تجربه کنند و نه گوشتی را با پنجه های آسیب دیدشان پاره کنند. دو روز بعد وقتی از این ماجرا خبردار شدم به آن محل رفتم و تنها توانستم یکی از آنها را پیدا کنم.

پنجه هایش مرده بود . روستاییان پنجه های عقابی را که گیر انداخته بودند را محکم با سیم بسته بودند. غافل از اینکه  عقابی که به واسطه قدرت پنجه هایش زنده است از نظر محیط زیست مرده به حساب می آمد.

حال و روز عقاب بد بود ، آنقدر بد که باید غذایش را آنقدر تکه تکه کرد تا عقاب بتواند آن را به نوک بگیرد . عقاب را به خانه آوردم و نگهداری می کنم.

Image result for ‫کوروش خزلی‬‎Related image

 

کوروش خزلی هر دو روز یکبار برای عقاب زخمی و ناتوان کفش درست می کند. به پنجه هایش دارو می مالد تا چرک نکند. بعد پارچه محکمی را به تعداد پنجه ها سوراخ می کند و آن را به ساق پای عقاب می بندد.

در مراحل درمان روی صورت عقاب خوابیده روی میز، پارچه ای می اندازد تا احساس خطر نکند و نترسد . قفسه سفید سینه عقاب گرم گرم است و بالا و پایین می رود. انگار زیر پارچه راحت خوابیده و از اینکه خزلی یک کفش نو برایش درست می کند خوشحال و آرام است.

 

خزلی عقاب زخمی دیگری را در اداره محیط زیست پیدا کرد که در قفسی انداخته بودند "وقتی حال و روز عقاب را دیدم متاثر شدم. به محیط بان گفتم عقاب را نگه دارد تا زیرپایش را تمیز کنم ، روی حس درد و خوی وحشی گری و البته بی احتیاطی که کردم ،  چنگالش را در دستم فرو کرد و  نوک چنگالش از کف دستم بیرون زد و نکته جالب اینکه دردم یادم رفت و  به این فکر می کردم که خداوند چه قدرتی در پنجه های عقاب قرار داده که اینطور از گوشت و استخوان من عبور کرد ! سه روز و سه شب تب داشتم  اما او را پیش خودم آوردم تا تیمار کنم.

 

یکی دیگر از اهالی مزرعه  کره اسبی بود و در خصوص  به مزرعه آمدنش می گوید : روزی روستاییان قصد داشتند تا سر یک کره اسب که دستش شکسته بود را ببرند ، نمی دانم با صاحبش دشمن بودند و دست اسبش را بریده بودند و یا داس به طور ناگهانی به ساق دست اسب خورده بود ، به هر حال دستش مشکل داشت .

 تا به حال آمپول به اسب نزده بودم ، کار سختی بود اما درمانش کردم ، هر چند که دیگر دستش مثل قبل سالم نشد ، اما از آن روز شد هم مزرعه ای ما و از آن روز  اسمش را  ستاره گذاشتم.

 

او چند تا عقاب دیگر را هم که بنا به دلایلی زخمی شده بودند درمان کرد و آنها هم یا پرواز کردند و رفتند و یا در مزرعه ماندند و البته  قویی را هم که ساچمه خورده بود را  از مرگ نجات داد.

 

از دخمه ای کنار ویلای خزلی صدای خفیف سوت مانندی می آید که  از حضور پنج جغد خبر می دهد ، او می گوید : جغدها جوجه بودند که به مزرعه آمدند و حالا آنها امروز به پرندگانی بزرگ تبدیل شده اند. لانه آنها درست روبه روی درخت کمیاب بامبوس است. درخت خیزران یا همان بامبوس سبزتر از درختان دیگر مزرعه تا چهل متر قد می کشد. برگهای تودرتوی این درخت اگر چه خوراک پانداهاست اما در مزرعه کوچصفهان گیلان لانه امنی برای گنجشکها شده است.

Image result for ‫کوروش خزلی‬‎Image result for ‫کوروش خزلی‬‎Image result for ‫کوروش خزلی‬‎

 

 

کوروش خزلی با حقوقی که دارد خرج خانواده دو نفری و اهالی مزرعه اش را می دهد و البته معتقد است:

 وظیفه اداره محیط زیست نگهداری از حیوانات و محیط زیست آنهاست اما این اداره فرسنگها از اهدافش فاصله دارد.

به غیر از حیوانات اهلی و وحشی که گفته شد ، حیوانات اهلی هم دارد ، البته به حیواناتش اجازه نمی دهد بیرون از مزرعه توی زباله ها دنبال غذا بگردند و پلاستیک بخورند. گربه ها یک یخچال پر از خوراکی دارند. حوصله بچه گربه ها در انباری مزرعه سر نمی رود. کافی است یک کلاف کاموا جلویشان بگذاری تا ساعتها کاری به کار دیگران  نداشته باشند.

منگول گربه وحشی وقتی ببیند خزلی تنهاست از راه همیشگی وارد انباری می شود روی یخچال منتظر غذا می نشیند.  چهار تا سگ شپرد آلمانی مزرعه هر روز معجونی از گوشت و نان و آب و ... می خورند و مهم اینکه نگهبانان اصلی مزرعه همین چهار تا سگ هستند. نگهبانانی که خزلی چنان آنها را تربیت کرده که جز او  و آقای گل آقایی، همسایه خزلی فرد دیگری را نمی شناسند. کافی است صاحبشان در را روی آنها باز کند تا برای تشکر به سمتش بدوند و خودشان را هم قد خزلی کنند. 

 

اهالی دیگر این مزرعه شبها به خانه می آیند. وقتی کارمند محیط زیست چراغش را در تاریکی به پشت دیوارها و حصارهای مزرعه می اندازد نور رفلکس شده چشمان ریزی خبر از حضور تعداد زیادی مهمان ناخوانده به نام شغال می دهد.

 

شاید ترسناک ترین اهالی این مزرعه در کنار سگهای گرگ مانند شپرد شغالهایی باشند که هر شب پشت دیوارهای مزرعه جمع می شوند و منتظر غذا می مانند.  سگها پارس می کنند. می خواهند از حصار بیرون بدوند و آنها را تکه تکه کنند.

 

اما این مزرعه قانون دارد. کسی حق تجاوز به حریم دیگری را ندارد. گربه ها اگر به سمت لانه مرغها بیایند با تشر صاحب مزرعه برمی گردند.

 

کوروش خزلی می گوید: اگر حیوانات مزرعه نفهمند که اینجا نظم دارد و به حرفم گوش نکنند فاجعه می شود. او فاجعه دیگر را برخورد انسانها با محیط زیست می داند و می گوید: "نمی دانم چرا انسانها بدترین رفتارها را با موجودات زنده می کنند در حالی که آنها هیچ کاری با انسانها ندارد. مطمئن باشید تا انسان حیوانی را آزار ندهد آن حیوان به او حمله نمی کند مگر در شرایط سخت مثل گرسنگی در سرمای زیاد."

 

این دوستدار محیط زیست ادامه می دهد:" سوسک و موش از ترس آدمها درون چاه زندگی می کنند اما زمانی که برای غذا پیدا کردن بیرون می آیند توسط انسانها کشته می شوند."

 

او خاطره بدی از آزار انسانها به حیوانات در ذهن دارد. یکی از دوستان پدر خزلی شبها در دوران جوانی برای تفریح آهو می کشت. شاید ده تا 20 تا آهو هر شب برای تفریح این مرد می مردند.

چند سال گذشت و تنها دختر این مرد سرطان گرفت و آرام آرام جلوی چشمان پدر از بین رفت. اکنون اگر آن مرد را ببینید به حال و روزش گریه می کنید. خزلی معتقد است آن مرد تقاص آزاری را داد که به آهوان وارد کرده بود.

 

زندگی کوروش خزلی ناگفته ها و ناشنیده ها بسیار دارد و حالا با رفتن این مرد محیط زیست ما یکی از همیاران و دوستانش را از دست داد .

کوروش خزلی نزدیک به سی سال گوشت نمی خورد و وقتی ازدواج کرد همسرش هم با او هم نظر بود ، عقاید مشترکی در نگهداری از حیوانات و گیاهان داشتند ،  دخترشان هم یادگاری از افکار پدر دارد و  هم که اکنون در اتریش زندگی می کند و  با موجودات زنده بدرفتاری نمی کند چون این خانواده معتقدند :

 ترس از حیوانات و کشتن آنها در ذهن انسانها القا شده است در حالی که این تصور کاملا غلط است.

همه انسانها باید بدانند اگر محیط زیست بمیرد یعنی همه چیز مرده است.

حالا کوروش خزلی دوستدار گیاهان و طبیعت از بین ما رفت اما شاید با شنیدن احوالات او ما هم بتوانیم راهمان را در مسیر او قرار دهیم .

                                                روحش شاد و یادش زنده ، سبز و گرامی باد .

Share
نظرات
کد امنیتی روبرو را وارد کنید
.:. کلیه حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی موج برنا محفوظ میباشد . استفاده از مطالب این پایگاه خبری با ذکر منبع بلامانع است .:.
2016 © Moje Borna